تأثیر مداخله آموزشی بر آگاهی و نگرش زنان باردار درمورد تغذیه دوران بارداری

مقدمه و هدف: بارداری از پرمخاطره ترین دوره های زندگی زنان است و تغذیه این دوران سلامت مادر و جنین را تحت تاثیر قرار می دهد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر میزان آگاهی و نوع نگرش زنان باردار در مورد تغذیه دوارن بارداری انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی در مورد 80 زن باردار مراجعه کننده به پایگاه های بهداشتی شهر گرگان که به صورت خوشه ای انتخاب شده بودند انجام شد. پس از انتخاب نمونه ها پرسشنامۀ پیش آزمون شامل سوالات دموگرافیک، سوالات مربوط به آگاهی و نگرش توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید و سپس طی یک جلسه دوساعته برنامه آموزشی دربارۀ تغذیه دوران بارداری توسط کاشناسان آموزش دیده اجرا شد. دو ماه بعد همان پرسشنامه مجددا توسط نمونه ها تکمیل گردید. داده ها بوسیله نرم افزار آماری  spss و تست های غیرپارامتریک من ویتنی و کروسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری(05/0 p <) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمرات حاصل ازپرسشنامه های آگاهی و نگرش در سه سطح خوب، متوسط و ضعیف رده بندی شد. یافته ها: 5/51 درصد شرکت کنندگان دارای میزان آگاهی کم، 4/39 درصد دارای آگاهی متوسط، و 1/9 درصد دارای آگاهی خوب بودند. آگاهی ضعیف پس از آموزش از 5/51 درصد به 3/34 درصد رسید. نگرش ضعیف بعد از آموزش از5/37 درصد به 20درصد رسید(05/0 p <). بین میزان آگاهی و سن، شغل همسر، درآمد خانواده و تحصیلات ارتباط معنی دار دیده شد (05/0 p < ). نتیجه گیری: آگاهی زنان باردار درمورد تغذیه دوران بارداری بطور کلی کم بوده است، با انجام مداخله آموزشی این میزان افزایش معنی دار نشان داد. پس از آموزش نمره نگرش نیز بطور معنی دار افزایش یافت. بر اساس نتایج این پژوهش انجام مداخلات آموزشی درزمینه تغذیه دوران بارداری به مادران باردار ضروری به نظر می رسد.